
بروزرسانی: 27 خرداد 1404
کتاب جدید تاریخ معماری Itala Fulvia Villa را روشن می کند
چاکاریتا مدرنا: گورستان بروتالیست بوئنوس آیرس توسط لئا نامر | کتاب های ساختمان | 38 دلار
در نامه هایی از Sociedad Central de Arquitectos آرژانتین در دهه 1930، ایتالا فولویا ویلا، تنها ششمین معمار زن آرژانتینی، با عنوان «Senorita Arquitecto» خطاب شد، گویی که نویسندگان نامه می ترسیدند که نمونه ای با شکل جنسیتی زنانه «معمار» ایجاد کنند. اسپانیایی. آنها در یک جبهه دلیل کمی برای ترس نداشتند: در تاریخ معماری، هیچ سابقه ای برای ویلا و بزرگترین کار او وجود نداشت. این جواهر بایگانی از کتابی می آید که کمی از آن ها فاصله دارد، اما موفق می شود روایتی را حول جستجوی شخصی نویسنده اش برای ویلا بسازد، و پرتره ای متقاعدکننده از یک طراح جنایتکار و آثار دوران او از مدرنیسم آمریکای لاتین نادیده گرفته شده ارائه دهد.
چاکاریتا مدرنا: گورستان بروتالیست بوئنوس آیرس توسط لئا نامر، هنرمند و معمار فرانسوی، بر روی سکستو پانتئون ویلا در سال 1958، بخش او از گورستان چاکاریتا تمرکز دارد. کتاب بنیاد گراهام نامر با نیروی کافی برای متعادل کردن ارزیابی های تاریخی از ورود مدرنیسم به آمریکای لاتین و توسعه اصطلاح بروتالیستی وارد بازار شد.

به دلیل کمبود مواد آرشیوی در مورد گورستان، سفر نامر به برجسته ترین عنصر کتاب تبدیل می شود، پروژه ای که یک دهه در حال ساخت بود. فصل اول آن نامه ای است از نامر به ویلا درباره علاقه و وسواس او. این بخش به طور متناوب مملو از آدامس های پر زحمت تاریخی است که از کتابخانه گرفته تا همکار سالخورده تا سالن نمایشگاه، مملو از خاطرات احساسی و مالیخولیایی نامر است که زندگی خود را بین اروپا و آرژانتین در هم می چرخاند. پدرش که ارتباط خانوادگی نامر را با آرژانتین فراهم کرد (او در اروگوئه نزدیک به او بزرگ شد)، در طول تحقیقات او درگذشت و او کتاب را به او تقدیم کرد. متن گهگاه در جزئیات تولید خودش گرفتار می شود، اما نامر سخت تلاش می کند تا حس هیبتی را که در Sexto Panteon بر او غلبه می کند، منتقل کند.

Sexto Panteon واقع در گورستانی با ریشه های قرن نوزدهمی، دخمه باستانی تمدن آینده است که با این واقعیت که به گذشته ما تعلق دارد، سورئال تر شده است. این مملو از ارجاعات اساطیری به جهان اموات، از طریق دانته، و، بدون تردید، پیرانسی است.
این گورستان از دو سطح گالری های تشییع جنازه در زیر سطح زمین تشکیل شده است، جایی که مجموعه ای از میدان ها و مزارع با شکاف های مستطیلی قطع می شوند که دخمه های زیر را آشکار می کند. این مقاطع عرضی نشان می دهد که شما در بالای یک گورستان بزرگ قرار گرفته اید و اعتماد شما را نسبت به زمین محکم زیر خود مختل می کند. Sexto Panteon که از بالا عکاسی می شود، تبدیل به یک انتزاع کوبیستی خالص می شود - مسیرهای متقاطع، برش های سایه و عدم تقارن شوخ. نامر اولین سفر خود را به آنجا کاملاً جذاب و بیگانه توصیف می کند و به نقل از خورخه لوئیس بورخس می گوید: "خدایان که این مکان را ساختند دیوانه بودند."
کفپوش های بریز، آثار هنری مجسمه سازی، و دسته های گل چسبانده شده به دیوارهای مقبره، مواد یکنواخت و پالت رنگی گورستان را انسانی می کنند. در میان این طرح رسمی و مادی، جزئیات به طرز ماهرانه ای یکپارچه شده و در همه جا حضور دارند، مانند اگزوزهای تهویه ای که در ردیف های منظمی در بالای زمین به چشم می خورند و در بالای سکوهایی به شکل خمیده در جلوی زمین قرار دارند.
فرض بر این بود که Sexto Panteon اثر کلریندو تستا، یکی از مشهورترین مدرنیست های آرژانتین باشد. او برای نماد بروتالیستش بانک لندن تجلیل شده است، و نه غرفه ورودی مجسمه ای برای این گورستان طراحی کرد. اما بازرسی بیشتر بایگانی از یک مجله معماری در سال 1961 نشان داد که کل عملیات مربوط به ویلا بوده است و بازگرداندن این متن به نویسنده واقعی آن پیروزی اصلی نامر است. یکی از تنها معماران معاصر و دانشگاهیان دیگری که ویلا را می شناخت، آنا ماریا لئون بود، و او برای یک فصل از کتاب نیز نام نویسی شد.

ویلا در سال 1935 از دانشکده معماری در دانشگاه بوئنوس آیرس فارغ التحصیل شد و با کوربوزیه در طرح بوئنوس آیرس خود کار کرد. او اخلاق منطقی و عشق او به بتن حجاری شده را جذب کرد، اگرچه بسیاری از Sexto Panteon برای اواسط دهه 1950 کاملاً خاص به نظر می رسد. (تنها تأثیر قطعی دیگر بر Sexto Panteon که نامر می تواند ردیابی کند زیگورات های مکزیک است.)
همکاران مرد او اغلب او را تحت الشعاع قرار می دادند، اگرچه ویلا ایدئولوژی اجتماعی مترقی مدرنیسم را بهتر از همتایان خود درونی کرد. او با هم همکاری داشت و مستعد به اشتراک گذاشتن اعتبار بود، در حالی که همکاران مردش اینطور نبودند – حداقل زمانی که به او مربوط می شد. او اغلب به صورت عطف به ماسبق از رکورد تاریخی Sexto Panteon حذف می شد، اگرچه این دیدگاه کلی او بود و او تیم را اداره می کرد. هنگامی که او این پروژه را در سال 1958 به پایان رساند، زنان تنها به مدت 11 سال در آرژانتین اجازه رای دادن داشتند. بسیاری از کارهای دیگر او امروز باقی نمانده است.
رونق جمعیت در بوئنوس آیرس نیاز به فضای تشییع جنازه بیشتر (و سازماندهی بهتر) را برانگیخت، بنابراین عقلانیت و کارآمدی مبتنی بر شبکه مدرنیسم برای این شهر مردگان انتخاب شد. اما این کتاب همچنین رکوردی از مکان نامعلوم در بین قدرت رسمی سکستو پانتئون و ترس او از این است که چه کاری با سفر صمیمی غم و اندوه انجام می دهد. این تنش جذاب سزاوار کاوش بیشتر از آنچه بود است. نامر می نویسد: «این برخی از تردیدهای من در مورد ظرفیت معماری مدرن برای ادغام فردیت پیچیده انسان ظاهر شد. "طراحی یک مکان استراحت جمعی یک هنر ظریف است و با توجه به دیدگاه من در مورد تولید معماری مدرن، اغلب متوجه شدم که چگونه جستجو برای منطقی سازی می تواند احساس خشونت را ایجاد کند."

او می نویسد: «برای من، این خیلی وحشیانه است. "من دوست ندارم آنجا استراحت کنم."
اما این یک بروتالیسم است که به طور منصفانه و در نتیجه قابل تحسین اعمال می شود. کتاب نامر زمانی که اشاره می کند که هیچ بنای تاریخی بزرگی برای افراد مجرد در Sexto Panteon وجود ندارد، بسیار مطمئن است. همه به یک اندازه در این سیستم وسیع شهرسازی پس از مرگ تصعید شده اند. لئون در فصل خود نوشت: «لحظه های ماندگاری برای ورودی های بزرگ و راه پله هایی که اعماق را با آسمان بالا متصل می کنند، محفوظ است. "همه به یک اندازه به نجات و احیاء فراخوانده شده اند." فقدان سلسله مراتب تاریخی با انتخاب ویژگی منعکس می شود cuidadores در فصل آخر کتاب، کارگرانی که برای نگهداری مقبره های متوفی تلاش می کنند.
نامر سکتو پانتئون را «در آستانه بین معماری و شهرسازی» توصیف می کند و عکس های فدریکو کایرولی به طرز ماهرانه ای این پروژه را به عنوان نوعی شهرسازی نشان می دهد: گالری ها و راهروهای دخمه ای به تناسب تنگاتنگ و نزدیک به یک خیابان بلند روستا. نامر می نویسد: «او بیشتر یک شهرساز بود تا یک معمار. "این یک گورستان نیست، یک گورستان به معنای واقعی "نکروپلیس" است."
ویلا در طول زندگی حرفه ای خود بیشتر بر کارهای عمومی متمرکز بود و به وظایف اولیه حرفه ای خود در بازسازی جهان با زیرساخت های عمومی مترقی وفادار بود. هیچ یک از همکاران اولیه او هرگز تأثیر عمومی را با Sexto Panteon، بخشی از بزرگترین گورستان در کشور، نداشتند.
به دلیل کمبود بایگانی، کتاب چیز زیادی در مورد نحوه درک گورستان در زمان جدید بودن آن به ما نمی گوید. (نامر گفت: «همه چیز به هم ریخته است»، گواهی است بر سرخوردن از دموکراسی به دیکتاتوری و متعاقب آن چرخش اداری.) همچنین توصیف رسمی کمی از متن بسیار فشرده و تصویری وجود دارد. چاکاریتا مدرنا سفر نامر است و دور کردن لنز دوربین از خود بنای اولیه اغلب خواننده را با کمی رمز و راز و جادو باقی می گذارد. و این اشکالی ندارد. کشف ویلا از گورستان خاموش خود تاریخ معماری، دلیلی برای جشن و سرانگیزی برای داستان سرایی بیشتر است. نامر در حال حاضر در حال تحصیل در زمینه فیلم مستند است.
زک مورتیس یک منتقد طراحی و روزنامه نگار اهل شیکاگو است که بر تلاقی معماری و معماری منظر با سیاست عمومی تمرکز دارد.
منبع: https://www.archpaper.com/2024/07/in-chacarita-moderna-the-brutalist-necropolis-of-buenos-aires-itala-fulvia-villas-architectural-authorship-of-the-necropolis-is-reclaimed/