کارینا استاشیساک خوش شانس است، او به من می گوید، و من با خودم فکر می کنم: من می دانم. یک رقصنده رقابتی از اودسا، اوکراین، استاشیساک چند سال پیش در طی یک بیماری نوجوانی بخشی از پای خود را از دست داد. اما او هنوز هم می تواند به صورت حرفه ای برقصد و نیازی به ویلچر ندارد.
سپس استاشیساک در مورد ساختمان آپارتمان خود در اودسا به من می گوید و سپس من واقعا دانستن Stashisak ماه گذشته به من گفت: “ما یک جانباز داریم.” او در طبقه هشتم زندگی می کند. و این راز نیست که ما با چراغ ها مشکل بزرگی داریم، اساساً ما در اکثر مواقع برق نداریم. پس پسرها باید بروند و او را بیاورند.»
در واقع، هر بار که برق قطع می شود، آسانسور کار نمی کند. و وقتی همسایه Stashisak میخواهد آپارتمانش را ترک کند، داوطلبان محلی مجبورند او (و ویلچرش) را هشت طبقه از پلهها بالا و پایین ببرند. با این حال، همسایه Stashisak تنها نیست. او و استاشیساک دو نفر از سه میلیون نفری هستند که در اوکراین دارای معلولیت هستند. به گفته وزارت سیاست اجتماعی اوکراین، برای کشوری که هنوز بمباران های روزانه، حملات موشکی و قطع برق را تجربه می کند، انتظار می رود این تعداد افزایش یابد.
در ماه گذشته، چندین گفتگو با معماران برجسته اوکراینی داشتهام که در آنها بارها و بارها شنیدم که همان نتیجهگیری تکرار میشود: اولویت اصلی در بازسازی اوکراین، طراحی برای افراد معلول خواهد بود. آیا کشوری با سابقه طولانی انگ زدن به افراد باطل می تواند به پناهگاهی برای افراد آسیب دیده تبدیل شود؟ اگر چنین است، چگونه؟
“ما به هنجارهای جدید نیاز داریم”
تقریباً 300000 اوکراینی برای معلولیت در 18 ماه اول جنگ ثبت نام کردند. اکثر این افراد جانبازانی هستند که به آنها وعده مبالغ هنگفتی برای فداکاری هایشان داده شده است. بر اساس یک اخیر ایندیپندنت کیف در تحقیقات، دولت اوکراین با فساد و پروتکلهای نظامی منسوخ که این فرآیند را مخدوش کرده است، مطالبه پرداخت ناتوانی خود را برای بسیاری دشوار کرده است. علاوه بر این، افزایش ناتوانی، اوکراینی ها را مجبور کرده است که با یک واقعیت ناراحت کننده روبرو شوند: بیشتر محیط ساخته شده آنها در دسترس نیست. یک سازمان غیرانتفاعی دسترسی اوکراین، مستقر در کیف دوستوپنو، در وب سایت خود ادعا می کند که “تنها 4 درصد از زیرساخت های شهری اوکراین کاملاً راحت و راحت است.”
اولگ دروزدوف، یکی از بنیانگذاران دانشکده معماری خارکف (KhSA)، به من گفت که طراحی برای معلولیت نه تنها وزن اجتماعی، بلکه سیاسی نیز دارد. درزدوف گفت: «افراد زیادی از جنگ به طرق مختلف آسیب دیده اند و ما باید این فضاها را برای آنها تطبیق دهیم. «ما در جنگ هستیم. ما انتخاب تمدنی خود را انجام دادهایم و به سمت اتحادیه اروپا حرکت میکنیم.»
اوکراین مدتهاست که به عضویت اتحادیه اروپا میخواهد، اما برای پیوستن به آن، باید تعهد خود را به ارزشهای دموکراتیک – آنچه درزدوف «تمدنی» مینامد، نشان دهد. درودوف پیشنهاد میکند که این مسئولیت بسیار بیشتر از آن چیزی است که یک فرد عادی انتظار دارد، بر عهده معماران است. اگر حقوق اقلیت ها آزمون تورنسل برای دموکراسی است، پس روشی که معماران در ساختمان های خود تجهیز می کنند (یا نمی کنند) ممکن است به خوبی دیکته کند که آیا کشور در دموکراسی موفق می شود یا خیر.
اما تا زمانی که ساختمانهای دائمیتر محقق شوند، برخی از معماران معتقدند که وضعیت فعلی مسکن پناهندگان نیاز به راهاندازی مجدد دارد. اسلاوا بالبک، مدیر دفتر بالبک مستقر در کیف، معتقد است که اکثر مسکن های پناهجویان که در اوکراین در حال اجرا هستند، فاقد شأن انسانی هستند – و هزینه دارد. «ما برای آن چه پولی می پردازیم؟ ما برای آسایش سلامت روان انسان هزینه می کنیم.» پناهندگان و آوارگان داخلی از آسیب پذیرترین افراد جامعه هستند. بالبک انتقاد می کند و وارد کردن آنها به مسکن به سبک کانتینری کشتیرانی به معنای غیرانسانی کردن آنهاست.
ویکتوریا یاکوشا، مدیر استودیوی معماری اوکراینی یاکوشا که اکنون در بروکسل مستقر است، در اصل با بالبک موافق است، اما در رویکرد متفاوت است: یاکوشا به من گفت که دهکده های متروکه زیادی در غرب اوکراین در وضعیت خوبی هستند. به جای ساختن مسکن جدید با طراحی ضعیف، اسکان آوارگان موقت در آنجا راحت تر و مقرون به صرفه تر خواهد بود. او ادامه داد در غیر این صورت، معماران “باید شروع به طراحی فضاهایی کنند که نه تنها به بهبود فیزیکی، بلکه به روحیه کمک کند.”
برای رسیدن به این هدف، برای یاکوشا، یک راه طراحی برای تنهایی است. «این اولین بار نیست که افراد ارتش به من می گویند که همیشه با همکاران خود هستند. در فضاهای کوچک با افراد دیگر. یاکوشا گفت هر روز. و اکنون آنها واقعاً نیاز دارند که در خلوت باشند. پس وقت آن است که در هنجارهای جدید خود تجدید نظر کنیم. اما این بدان معنا نیست که همه به این نیاز دارند – بلکه فقط به این معنی است که ما به هنجارهای جدید نیاز داریم.
یاکوشا ادامه داد که طرح جامع جدید او برای شهر چرنیهیو که به شدت بمباران شده است، مسیرهای تخلیه روشنی دارد که نشان دهنده رویکرد جدیدی به معماری اوکراین به دلیل جنگ است. بسیاری از ساختمان ها به گونه ای طراحی شده اند که با زباله های جنگی تغییر کاربری داده شوند. دیگران، برای ادغام حساس با محیط زیست ویران شده اطراف.
در کیف، معماران Zikzak در حال حاضر روی یک مدرسه ابتدایی به راحتی قابل تنظیم مجدد کار می کنند. در زمان جنگ به راحتی می توان آن را به مرکز درمانی یا پناهگاه تبدیل کرد. دیمیترو سیواک، از Sivak + Partners در اودسا، گفت که وقتی بودجهاش را برنامهریزی میکند، تصور میکند که مواد اضافی میخرد: میتوان یک روز روی پروژههایش ویندوز نصب کرد و روز بعد بمباران کرد.
در سال آینده، KhSA قصد دارد یک برنامه تحصیلات تکمیلی جدید را افتتاح کند. منحصراً به طراحی شهرها در جوامع پس از جنگ می پردازد. اولها کریوروچکو، مدیر مشترک KhSA، از طریق ایمیل نوشت که جنگ، معماران اوکراینی را وادار کرده است که بازسازی ساختمانهای عمدتاً منسوخ شده دوران شوروی را در نظر بگیرند. آنها عمدتاً انرژی ناکارآمد، غیرقابل دسترس و ناپاک هستند: «آیا ارزش بازسازی در چارچوب این تصمیمات برنامه ریزی را دارد یا باید تصمیمات جدید و مرتبط اعمال شود؟ آیا این روند هنوز در حال بازسازی است؟ چه بافتی باید حفظ شود تا یک مکان حافظه فضایی خود را حفظ کند؟» کریورووچکو سپس چنین تأمل کرد: «در واقع سؤالات بیشتر از پاسخها در اینجا وجود دارد.»
یادگیری از اتریش پس از جنگ
به خودم می گویم که اوکراین خوش شانس است، زیرا سابقه ای برای چنین تحولی وجود دارد. چندی پیش بود که وین، اتریش، پس از فروپاشی امپراتوری هابسبورگ، دست نیافتنی خود را در نظر گرفت و تغییر عمده ای را در شیوه طراحی مجدد جامعه برای معلولیت ایجاد کرد.
پس از جنگ جهانی اول، هزاران جانباز مجروح تنها برای یافتن بیماری و ازدحام بیش از حد به خانه های خود به پایتخت اتریش بازگشتند. دولت وین متعاقباً طرحی بلندپروازانه را برای ساخت 64000 واحد مسکونی آغاز کرد. نخست، برای تامین سرمایه سرمایه گذاری های املاک و مستغلات خود، مالیات هایی را وضع کرد که کالاهای لوکس، ترافیک، زمین و فاحشه خانه ها را هدف قرار می داد. سپس یک رویکرد سازمانی هوشمندانه در پیش گرفت. دیوید گیسن می نویسد معماری معلولیت که جانبازان جنگ و بیوه ها را به عنوان شهروندسازان منصوب کرد تا خانه های آینده آنها را بسازند. در واقع، سازماندهی آنچه امروز به عنوان رویکرد ساخت و ساز طراحی-ساخت در مقیاس وسیع با قابلیت دسترسی در خط مقدم است. تقریباً یک قرن بعد، وین به عنوان یکی از در دسترس ترین شهرهای اروپا شناخته می شود.
بکارگیری استراتژیهای وین پس از جنگ جهانی اول برای احیای شهری پس از جنگ اوکراین میتواند به طرق مختلف برای اوکراین مفید باشد. به گفته سازمان بینالمللی مهاجرت تا ژانویه سال جاری، این تا حدودی کمبود نیروی کار اوکراین را در کشوری که 6 میلیون پناهنده به خارج از کشور مهاجرت کردهاند، و 3.7 میلیون اوکراینی دیگر در داخل کشور آواره شدهاند، برطرف میکند. در همین حال، طبق گفته کمیته اضطراری بلایای بریتانیا، افراد مسن و ناتوان عمدتاً در محل خود باقی ماندهاند، زیرا این جمعیتشناسی کمترین احتمال را در زمان جنگ دارند.
پیروی از کتاب بازی وین همچنین به معلولان اوکراین آژانس ارائه می دهد، اما شاید مهمتر از آن، دید. به هر حال، تنها در سال 1980 بود که یک روزنامه نگار غربی از مقامات شوروی در مسکو پرسید که آیا اتحاد جماهیر شوروی در اولین بازی های پارالمپیک شرکت خواهد کرد یا خیر. پاسخ آنها؟ “هیچ معلولی در اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد!” در دوران اتحاد جماهیر شوروی، معلولیت چنان مورد انگ بود که دولت شوروی ترجیح داد این دروغ را که شهروندان معلول حتی وجود ندارند، به زبان بیاورد.
جدای از عاملیت و دید، چیز دیگری وجود دارد – حیاتی تر از آن چیزی که افراد توانا تصور کنند – که آزمایش ساخت و ساز وین به طور ضمنی آن را ترویج می کند. هم جسمی را می سازد و زیرساخت های اجتماعی که جامعه را با درخواست از ساکنان آینده آن برای همکاری با یکدیگر ارتقا می دهد. طبق یک مطالعه، بیش از 74 درصد از افراد ناتوان احساس تنهایی شدیدی را تجربه می کنند، بنابراین زندگی با ناتوانی به همان اندازه که به مبارزه با توانایی و انزوا تبدیل می شود، می شود. اوکراین روسیه نیست، اما با توجه به اینکه همان مطالعه تحقیقاتی نشان میدهد که افراد دارای معلولیت بیشتر از سایر کشورهای غربی در روسیه حاشیهنشینی را تجربه میکنند، اوکراین بهتر است خود را از افتادن در تلههای فکری قدیمی شوروی گرفتار کند.
همه اوکراینیها به نحوی با هزینههایی که این جنگ وحشتناک برایشان به همراه داشته، آسیب دیدهاند، خواه از دست دادن اعضای بدن یا امیدشان باشد. اما بر خلاف بسیاری از معلولانی که پیش از آنها آمدهاند، آنها نیز در مبارزه مشترک خود متحد هستند – و از این طریق، جنگ لحظهای نادر باقی میماند که میتوانند از آن برای ساختن دنیایی بهتر استفاده کنند.
ایرینا ایوانیونا هومنیوک قبل از فارغ التحصیلی از دانشکده روزنامه نگاری کلمبیا به عنوان یک معمار کار می کرد.
منبع: https://www.archpaper.com/2024/09/main-priority-rebuilding-ukraine-designing-disability/