موزه نیوس دیوید چیپرفیلد و بازسازی بحثبرانگیز فروم هومبولت کاخ برلین ممکن است بر سرفصلهای فرهنگی در برلین تسلط داشته باشند، اما یک پروژه بسیار ظریفتر نشان میدهد که همه فضاهای هنری جدید نیاز به نزدیکی به جزیره موزه ندارند. دو مایلی شرق، در امتداد رودخانه اسپری، Reethaus قرار دارد که برای ارائه یک تجربه صمیمی متمرکز بر تمرکز و گوش دادن طراحی شده است.
این مکان زمانی یک حمام عمومی رودخانه ای به نام فلوسباد در دوران وایمار بود که توسط نیروگاه همسایه کلینگنبرگ گرم می شد. در سال 1950 زمانی که رودخانه برای شنا کردن خیلی آلوده به نظر میرسید بسته شد، اما امروز فلوسباد متعلق به Slowness است، سازمانی جوان که توسط کلاوس سندلینگر تأسیس شده و مهماننوازی متمرکز بر سلامتی را ایجاد میکند. در نهایت پردیس Flussbad که توسط آرنو براندلهوبر برنامه ریزی و طراحی شده است، شامل یک رستوران، اتاق مهمان و فضاهای کاری خلاقانه خواهد بود، اما با Reethaus، یک فضای فرهنگی منحصر به فرد در مرکز سایت راه اندازی شده است.
ریتاوس که توسط معمار اتریشی مونیکا گوگل طراحی شده است، ساختمانی نیست که فریاد بزند، اما صدها برلینی که در صف برفی بعد از ظهر یکشنبه ژانویه ایستاده اند، نشان می دهد که ممکن است تأثیر فرهنگی داشته باشد که حضور ظریف آن را رد کند.
یک سقف نی هندسی هم نام و هم شکل قابل شناسایی را به Reethaus می دهد: انبوه شدن نتیجه خواسته های داخلی ساختمان برای آکوستیک غنی و ویژگی های «معبد مانند» است که گوگل تصور می کرد.
این معمار از موزه تامایو مکزیکو سیتی که در سال 1972 توسط تئودورو گونزالس دی لئون و آبراهام زابلودوفسکی طراحی شده است، به عنوان نقطه مرجع برای نحوه اتصال مناطق داخلی و خارجی ساختمان یاد کرد. دیوارهای بتنی Reethaus شکل نی مرکزی را به صورت مجموعه ای از تراس های کاشته شده و پلکانی می پوشاند که هر کدام با سنگ های آتشفشانی نگهدارنده آب باران بسته شده اند تا از طرح کاشت حمایت کنند که پس از بالغ شدن، ساختمان را در محوطه اطرافش نرم می کند. گوگل گفت: «روشن بود که با این سایت باید مثل یک منظرهساز کار کنم.
به عنوان یک عمل معماری منظر، کل ساختمان در داخل زمین فرو میرود و تاثیر بصری آن را کاهش میدهد و حس صمیمیت را به وجود میآورد. یک پنجره تصویری عریض، منظره ای پانوراما از اسپری را ارائه می دهد، در حالی که یک حیاط کاشته شده داخلی، نور طبیعی را به یک فضای گردش خون باز که دهلیز مرکزی را می پوشاند، می آورد.
گوگل گفت: «اگرچه ما ساختمان را غرق کردیم، اما واقعاً مهم است که هنوز احساس کنید که چه زمانی باران میبارد، خورشید از کجا میآید و چه فصلی است. این طرح از نور طبیعی به عنوان ابزاری برای شکل دادن به فضای حضور و آگاهی استفاده می کند، موضوعی که بین طراحی و برنامه ریزی ساختمان مشترک است.
من به مناسبت یک رویداد شنیداری منحصر به فرد از Reethaus بازدید کردم. در سال 1985، میکی هارت، درامر گروه Grateful Dead، یک گروه کر تبتی متشکل از Gyoto Monks را برای ضبط آهنگ های آیینی به استودیوی خود دعوت کرد، و او با ساوند واک کالکتیو مستقر در نیویورک برای بازبینی مجدد آن ضبطها، کار کرده و آنها را برای فضای 360 درجه بازسازی کرد. صدای داخل Reethaus هارت گفت: «پس از یک ساعت صدای آنها، شما متفاوت، تمیزتر و سبک تر خواهید شد. در داخل فضای مرکزی، حدود 50 نفر روی نیمکتها نشسته بودند و روی زمین دراز کشیده بودند، و وقتی آواز راهبان در اطراف فضایی از آرامش شدید جریان داشت، که با جزئیات و مصالح معماری اوج میگرفت، تمیزتر و سبکتر میشدند.
به جای یک برنامه تجاری مملو، Reethaus میزبان رویدادهای سرپرستی یکباره خواهد بود. یک شرکت آلمانی یک روز پس از رویداد گوش دادن به تبت میزبان یک کنفرانس کوچک آب و هوا بود که در آن عصب شناسان و هنرمندان در مورد سلامت روان با مدیران Fortune 500 در همان فضا بحث کردند.
با این حال، Reethaus به دور از عملکردهای شرکتی، فضای ظریفی را برای اشکال جدیدی از هنر که ریشه در گوش دادن دارند، ارائه می دهد. طراحی شده برای خارج کردن بازدید کننده از فشارهای خارجی به فضای صمیمیت، سطحی از تمرکز و تفکر را تشویق می کند که در بسیاری از فضاهای اجرا امکان پذیر نیست و اشکال جدیدی از فرهنگ شنیداری و آزمایش های صوتی سفارشی را دعوت می کند.
ویل جنینگز یک نویسنده هنر و معماری ساکن لندن است. او سردبیر recessed.space، مدیر Hypha Studios، و یک مربی در UCL و دانشگاه گرینویچ است.
منبع: https://www.archpaper.com/2024/04/berlins-flussbad-campus-begins-its-phased-opening-with-reethaus-by-austrian-architect-monika-gogl/